وقتی دیکیچی به تشییع جنازه پدربزرگش میره دختری رو میبینه که قبلا هرگز ندیده بود.مدت کوتاهی بعد از اون توسط سایر اعضای خانواده میفهمه که این دختر در واقع فرزند نامشروع پدر بزرگ ۷۹ ساله ش قبل از مرگش بوده.همه چیز وقتی بدتر میشه که هیچ کدوم از اعضای خانواده نمیخوان از “رین” مراقبت کنند چون از کل خانواده خجالت میکشند.دیکیچی که از این رفتار خانواده اش متنفره تصمیم میگیره که از رین مراقبت کنه.گرچه اون هنوز مجرده و تا بحال هیچ تجربه ای در امر مراقبت از بچه ها نداشته